نتایج جستجو برای عبارت :

هم‌فعلا در حدود دهه از اشاعه اندروید می‌گذرد

همه چیز بگذرد. ما بگذریم. خشم بگذرد.خون بگذرد. لطف دو دوست به هم بگذرد.باد بگذرد. خدا نمی‌گذرد.خدا می‌گذرد، امّا نمی‌گذرد.چنانکه خورشید، می‌گذرد و نمی‌گذرد.چنانکه باد، چنانکه یاد.می‌گذرد و نمی‌گذرد.
حلمی | کتاب لامکان
نقاشی از جاستینا کوپانیا
حسینی عالمی دادستان مازندران:
اقدام نخستین شخصی که این تصاویر را پخش کرده مصداق اشاعه فحشا است.اولین نفری که این تصاویر را منتشر کرد اگر قصد نهی از منکر را داشت باید تصاویر را ابتدا به نهادهای انتظامی یا قضایی می‌داد تا با این هنجارشکنی برخورد شود نه اینکه آن را در فضای مجازی و عمومی منتشر کند. /   صدا و سیما
پ ن:
حواسمون باشد که :
باید توجه کنیم آنچه در سواحل دریا و پلاژها می گذره ، سک گردانی و پوشیدن شلوار پاره، لباسهای بدن نما و ......... مصداق ا
دنیا می‌لرزاند و منکوب می‌کند. دنیوی حسرت می‌کشد که وه چه قدرتی، چه منزلتی! حریص آه می‌کشد و تمنّای بیشتر می‌کند. خفته در خواب فروتر می‌شود. خشمگین سرخ‌تر می شود و داغ می‌طلبد. عاشق به هیچ می‌گیرد و خرّم می‌گذرد، چنانکه هرگز دنیا نبوده و نخواهد بود. 
دنیا می‌کشد و خون‌بها می‌گیرد، از طفلان دنیا و طفیلیان دنیا. عاشق تماشا می‌کند، این دامن‌بیرون‌کشیده، و رقصان می‌گذرد. به حقیقت بگویم؛ او هست، این دنیاست که می‌گذرد، در نوار به‌خاک‌
دنیا می‌لرزاند و منکوب می‌کند. دنیوی حسرت می‌کشد که وه چه قدرتی، چه منزلتی! حریص آه می‌کشد و تمنّای بیشتر می‌کند. خفته در خواب فروتر می‌شود. خشمگین سرخ‌تر می شود و داغ می‌طلبد. عاشق به هیچ می‌گیرد و خرّم می‌گذرد، چنانکه هرگز دنیا نبوده و نخواهد بود. 

دنیا می‌کشد و خون‌بها می‌گیرد، از طفلان دنیا و طفیلیان دنیا. عاشق تماشا می‌کند، این دامن‌بیرون‌کشیده، و رقصان می‌گذرد. به حقیقت بگویم؛ او هست، این دنیاست که می‌گذرد، در نوار به‌خاک‌
دو راه پیش رومه. یا اونقدر غرق کار و پول در اوردن بشم که فراموش کنم قراره بیشتر از این پیشرفت کنم. یا اینکه فعلا کمتر کار کنم و سنگ ببندم به شکمم و فعلا روی آموزش خودم کار کنم و سنگ بنای پیشرفتی که مدنظرم هست رو بچینم.
من کم کم دارم مسیرم رو برخلاف میلم به سمت راه اول کج میکنم.
فکر میکنم باید برگردم
چند روزه اصلا حوصله ارسال پست ندارم
ی جورایی حالم بد میشه میام وبلاگ
بوی تعفن بلند شده در فضای مجازی برام قابل تحمل نیست
این چند خط رو نوشتم که بگم فعلا نیستم
همین
 
پ.ن: دقیقا منم همون جمله ها رو خوندم
پس حسی که من داشتم رو شما هم تجربه کردید!
 
 
فریبِ صفحهء تقویم را به هیچ انگار .حساب روزُ شب و ماه و سال را بگذار .حسابِ لحظه نگهدار .که چون فراریِ پا در گریز، می‌گذرد .چون «می‌گذرد»ها«گذشته» شد ناگاه !چه اتفاقی باید بیفتد ، ای همراه .که این حباب بر احوال خود شود آگاهکه لحظه‌ای دگر ...«این نیز» ... نیز می‌گذرد!
#فریدون_مشیری
حدود 4 روز است که صدای پمپ آب ساختمان غیر قابل تحمل شده. یکسره کار می‌کند و گاهی آن لا به لا نفس می‌گیرد. زندگی در طبقه‌ی اول شبیه به شکنجه است. 2 روز پیش آیفون زدند و گفتند که فعلا آب کمتری استفاده کنیم. فردا صبح پمپ را می‌برند برای تعمیر و تا غروب آب نخواهیم داشت. باید تشت‌ها و بطری‌ها را پر کنم.
سلام هیک عزیزم
حالت چه طور است؟
من خوبم. دارم روزهایم را می‌گذرانم. کرخت و بی‌حوصله می‌گذرد، اما می‌گذرد. 
از آخرین باری که برایت نوشته‌ام خیلی می‌گذرد، نه؟ ببخشید. عید که شد می‌خواستم برایت یک نامه جدید بنویسم، اما ننوشتم. فکر نکنی تنبلی کردم‌ها، دلیلی پشتش بود. بی‌خیال.
سال نهم دارد تمام می‌شود. باورت می‌شود هیک؟ من باور نمی‌کنم. دو سه ماه اول این سال چنان کند گذشتند که گویی سالیان سال بود. اما حالا، انگار روزها دارند سریع‌تر می‌گذ
ایسنا نوشت: بعد از عاقبت مهلت ترخیص خودروهای دپو شده، حدود ۱۰۴۸ مایه با حیات قبض پروانه گمرکی، به دلیل ته زود تعیین شده، مجوز ترخیص را دریافت نکردند. در چند ماه گذشته مشی هایی از سوی گمرک ایران با دستگاه های مربوطه انجام و پیشنهاداتی درون ارتباط با ترخیص عرضه شده بود که اطلاعات دریافتی ایسنا حاکی از این است که با بررسی های انجام شده و پیوستگی وسیله های ذیربط، وزیر صمت همچنین اجازه ترخیص خودروهای پروانه شده را صادر کرده است. این داخل حالی ا
حالا برای بار نمیدانم چندم،به عنوان ایستگاهی رانده شده،برای خود کنج عزلتی اختیار کردم تا از آلودگی ذهنی که شما معترضان و معتقدان و صاحب نظران همیشه حاضر در صحنه برایم به ارمغان می اورید اعلان برائت کنم و به اشاعه ی هرچه بیشتر سرطانی که مغزم باشد بپردازم،فلذا سلام:)))
سال نو مبارک
مشخصه که تا الان داشتیم قاطی پاتی در اینجا می نوشتیم. دوستان فعلا در استراحتیم. هنوز سال ما شروع نشده واقعا
شرکتمون رو هواست و معلوم هم نیست بیاد زمین. پس فعلا صرفا برای اینکه چیزی نوشته باشیم اینو آپدیت کردم
سال بارانی خوبی داشته باشید
اول تابستون به بابا گفتم لپ‌تاپ که قول داده بودی رو برام بخر
گفت صب کن فعلا قیمت دلار میاد پایین
گفتم نمیاد بابا از کی تاحالا چیزی تو این مملکت بالا رفته بعد پایین اومده؟
گفت نه صبر کن فعلا میاد
گفتم حالا بیاد هم صد تومن میاد اذیت نکن دیگه بخر
خلاصه از من اصرار و از اون انکار که نهههه صبر کن ارزون میشه
حالا شانس شخمی من که تو این خراب شده هیچی قیمتش پایین نمیاد
قیمت دلار کشیده پایین
هی هم بیشتر و بیشتر می کشه
و بابای من بیشتر و بیشتر بهونه دستش
11:22
یا همیشه یا هیچوقت. 
چقد مرغت یه پا داره 
 
10:54
بفرما خوش باش با دوس دختر سه نقطه ت
 
10:35
50 تا پست
به خودمون افتخار کن. دوس دخترت بمیره  کجاسست که دم دستت نیست؟
 
 
10:00
بگو بهش 
بهش بگو زیر سنگم باشه پیداش میکنم میکشمش. 
ته اتاقت کجاشه قربونت برم؟ 
چقدر زود می گذرد! حالا دیگر من در جایی قدم می گذارم که ماه ها پیش در رویاهایم آن را تمنا می کردم و چه قدر این زندگی جذاب و زیباست...حقیقت هایی که به واقعیت های من تبدیل شده اند و این قانون دنیا مرا به وجد می آورد حالا یک سال پیرتر شده ام و تجربه های جدیدم نه تنها ذهنم را صیقل داده اند بلکه ردپای آنها را در چهره ام به وضوح می بینم. رویاهایم هنوز مرا برای موجود شدن می طلبند و من مشتاقانه در پی آنها خواهم رفت. چقدر زود میگذرد و من چقدر این گذر زمان را د
خلاصه باید خوشبین بود.
خوبی وضعیت من اینه که از هر دو طرف منفعته.
روز زن از سمت آقای محترم (البته امسال داداشمم بهم هدیه ی روز زن داد)؛ و روز دختر هم از سمت خانواده و احتمالا مجددا آقای محترم هدیه می گیرم :|
منم فعلا پا رو پا انداختم و از هر دو طرف سود می کنم :]
+زنداداشم برام یه لیوان گل گلی، ازینا که خودش چای و دمنوش دم میاره گرفته. نمی دونم تزئینیه یا واقعا کار میکنه. فعلا دلم نیومده استفاده ش کنم.
+روز دختر مبارک دخترا :)
سلام به همه دوستان خوبمدوباره سال تحصیلی شروع شد و مشغله ها زیاد شد.امسال حجم درس ها بالا رفته و مشغله های فکریم هم زیادعلاوه بر درس و فعالیت فرهنگی،خانواده بحث ازدواج رو هم مطرح کردنمن وقت آماده کردن مطلب رو ندارم ولی وقت کنم و مطلب داشته باشم میزارمخواهشا دعا برای عاقبت به خیری و موفقیت در درس این دوست کوچیکتون یادتون نرهفعلا خداحافظیاعلی
سالگرد ازدواج دو نور عالم رخداد عظیمی است که به تعبیر امام خمینی (ره) اشاعه نور این خانواده عالم را روشن کرده است.


آخرین ماه از یک سال قمری با بهترین روز خلقت و پیوندی آسمانی آغاز می
شود، یکم ذی الحجه یادآور روزی در تاریخ اسلام است که بانوی دو عالم در سن 9
سالگی ولایت علی ابن ابیطالب را بر خود قبول کرده است. سالگرد ازدواج این
دو نور عالم رخداد عظیمی است که به تعبیر امام خمینی (ره) اشاعه نور این
خانواده عالم را روشن کرده است. از این روی
طراحی اپلیکیشن هم‌فعلا در حدود دهه از اشاعه اندروید می‌گذرد؛ ولی این به این مفهوم وجود ندارد که شما مجال یادگیری تولید برنامه‌های اندروید را از دست داده‌اید. در واقع دوره بهتری جز حال حاضر برای یادگیری اندروید وجود ندارد. هیچ‌وقت مثل شرایط فعلی شیوه های متفاوت برای تایپ کردن نرم افزار های اندروید وجود نداشته میباشد. از آن جایی که تمام Chromebookهای نو قوی به نصب و راه اندازی برنامه‌های اندروید می‌باشند، بازار برنامه‌های اندروید رو به پرو
زندگی مملو از فرصت‌هاست
چه به آن بنگری با عمقی
یا که سَرسُری رَوی تا فردا
غم مخور
آن‌چه که می‌گذرد ارزش نیست
وانچه می‌ماند همان پاینده‌ست
شوره دل بشوی
آهسته بخواب
تا خدا هست
نیک بدار
که نبوده‌ست سهمت
قصه پر غصه دل
پس چون می‌گذرد
گوی و گوی پرتکرار
"این" نیز می‌گذرد
زهره مهدیان
توجه توجه:سوالی که درباره ی زنبور ملکه بود جزء امار حساب نمیشه!
.
.
پاسخ ها:
سوال اول:  زگ تون/استودیو زگ
سوال دوم: زنده شدن زنش
سوال سوم:2020
سوال چهارم: 4 تا (ویز،نورا،پلگ،تیکی)
...
خلاصه:
قهرمانان(تمام سوال ها)                         سعود یافتگان(با یک پاسخ اشتباه)                              حذف شدگان(ممکن است برگردند)
       حامد و شاه                                           *** /سوفیا/امیررضا/سالم/لایلا                                        فاخر/رینانورا/sogand/ ...
زندگی مملو از فرصت‌هاست
چه به آن بنگری با عمقی
یا که سَرسُری رَوی تا فردا
غم مخور
آن‌چه که می‌گذرد ارزش نیست
وانچه می‌ماند همان پاینده‌ست
شوره دل بشوی
آهسته بخواب
تا خدا هست
نیک بدار
که نبوده‌ست سهمت
قصه پر غصه دل
پس چون می‌گذرد
گوی و گوی پرتکرار
"این" نیز می‌گذرد
ارادتمند
زهره مهدیان
زندگی مملو از فرصت‌هاست
چه به آن بنگری با عمقی
یا که سَرسُری رَوی تا فردا
غم مخور
آن‌چه که می‌گذرد ارزش نیست
وانچه می‌ماند همان پاینده‌ست
شوره دل بشوی
آهسته بخواب
تا خدا هست
نیک بدار
که نبوده‌ست سهمت
قصه پر غصه دل
پس چون می‌گذرد
گوی و گوی پرتکرار
"این" نیز می‌گذرد
ارادتمند
زهره مهدیان
 
هر چه زمان بیشتر می‌گذرد، چیزهای بیشتری درونمان می‌میرند. چیزهایی که آگاه به مرگشان نیستیم و روزی یا شبی میانه، خاطرمان را می‌آزرند که جای خالی‌شان را حس می‌کنیم و اما فراموش کرده‌ایم چه بودند. حالا مانند نهال‌های جوانی که خشک شده‌اند به یاد نمی‌آریم نهال چه درختانی بودند و بذرشان چگونه و از کجا در ما جوانه زده بودند. تنها جای خالی‌شان و ردی از ساقه‌ای جوان اما مرگ‌درآغوش گرفته را به یاد داریم چون خاطره‌ای محو و حفره‌های سیاه درو
سی‌ام مرداد 1313، استفاده از لقب‌های گذشته با تصویب قانون مدنی، منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای تمامی تبعه‌های ایران اجباری شد.85 سال از زمان اجبار به‌کارگیری نام خانوادگی برای اتباع ایرانی به دستور رضاشاه می‌گذرد. پیدایش نام خانوادگی به حدود 2850 سال پیش از میلاد مسیح و برای خاندان‌های مهم و سرشناس چین باستان بازمی‌گردد.
 
 
 
 
ادامه مطلب
توی گوگل پلاس با یه نفر آشنا شدم به اسم فَربُد هیچی توی این کانال عضو در موردپشتیبان خانم مهسا آ باهاش حرف زدم پشنهاد جالب کرد و گفت یه متن رو براش بفرستم و گفت دیگه پیامی بهش ندهم تا پیام نده ولی پشتیبان خانم مهسا آ پیام داد! بهرحال فعلا گفته که پیامی بهش ندم ولی سخته هی دارم پروفایل شو چک میکنم! لعنت به من که توی اینستاگرام آنفالو کردمپشتیبان خانم مهسا آ لعنت به من دستم قطع میشود اون لحظه
اگر مقدار مساوی از نور قرمز ، سبز و آبی که به اندازه کافی روشن باشند، باهم ترکیب شوند، یک تون خنثی از نور سفید ایجاد خواهند کرد. سیاه از نبود همه ی رنگ ها ایجاد می شود.
 
× بدین سبب که فعلا نمی تونم اون جور که به دلم بچسبه اینجا بنویسم، فعلا این تیکه کتاب رو داشته باشیم
از کتاب نوردهی نشر پرگار! 
 
× امروز بی خود سرم درد می کنه. احساس می کنم سرم خشکه. همش آب میخورم. زمستون سرایت کرده
 
× خدایی سایان و ماژنتا خیلی کلمه های قشنگین. اصن من اسممو عوض می
بعد از مدتها هوس کردم یه چیزی بنویسم. 
یک ساله که درگیر کلاسهای فنی حرفه ای شدم واسه گرفتن مدرک مربیگری نقاش کودک. 
خوشبختانه دوره هاش تموم شد و همه رو قبول شدم. حالا باید دنبال کار باشم. اینم ان شاله جور شه.
ولی فعلا یدونه هنرجو بزرگسال گرفتم. واسه نقاشی بزرگسالان!! انتظارشو نداشتم ولی شد.
فعلا یک جلسه بیشتر آموزش ندادم.خداییش خیلی سخت بود. نمیدونم چیزی متوجه شد هنرجوم یا نه! 
ادامه مطلب
تصمیم دارم قید همه‌ رو بزنم خسته شدم از بس نقش بازی کردم، من آدم بیش از اندازه بی‌احساسیم و حال ندارم دیگه ادای آدمای با احساس رو دربیارم. هی تو خودم احساس بر بیانگیزم و هی ..‌
فعلا فقط با ح مدارا می‌کنم نمی‌دونم چرا ولی خب فعلا و قید همه‌ی احساس‌ها رو می.زنم و برای خودم دیوار امنی می‌چینم و خودم رو توش حبس می‌کنم.
انزوا و تنهایی.
تنها مدلی که ترجیح میدم. خسته‌ام از زخم‌هایی که برای داشتن عشق به جونم نشسته. دیگه توانش رو ندارم.
به امید خدا فعلا کار رو با بارگذاری صوتهای تدریسی که ضبط شدن و برخی جزوات که تقریر خودم هست شروع می کنم؛ تا ببینیم در ادامه خدا چی بخواد...
محتواهایی که فعلا آماده در اختیارم هست و ان شاء الله به تدریج بارگذاری میشه ، عبارتند از:
ادبیات:
جزوه نحو 4 استاد شامیری (حفظه الله)
صوت های تدریس و جزوه تجزیه ترکیب استاد شامیری (حفظه الله)
فقه:
صوت های تدریس فقه 3 ( کتاب المتاجر، کتاب البیع و کتاب الدین) استاد مفتخر (حفظه الله)
صوت های تدریس فقه 2 (کتاب الصوم
بعد از مدتها سلام ...امیدوارم که خوب باشید چون من اصلا خوب نیستم :(
چند وقتیه که اتفاقات بد برام پشت سر هم میفته ..نمیخواستم و نمی تونستم فعلا بلاگ بنویسم 
اما امشب هر جور شده میخوام یه آپدیت بذارم 
دوست داشتم خیلی زود پست های پاندورا هارتز رو تموم کنم اما فعلا نمی تونم... ولی حتما تمومش می کنم !
ممکنه تا یه مدتی دیر به دیر سر بزنم اما سعی می کنم حداقل پست های کوتاه بذارم 
...اما تو همین روزای بد انیمه CAROLE & TUESDAY رو دیدم و خیلی انیمه اش رو دوست داشتم
ضمن عرض سلام و خیر مقدم وخوش آمد گویی خدمت بازدیدکنندگان محترم وبلاگ استحضار میرسانم این وبلاگ در جهت اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت راه اندازی گردیده است. امید هست که با نوشتن هر چند اندک از وصایا ،یاد و خاطره شهدای عزیز و گرانقدر را زنده نگه داریم. یاد همه ی شهیدان عزیز کشور ما گرامی باد به ویژه آنان که بدون نام ونشان وسنگ قبری، گمنام در دل این خاک آرمیده اند درود وصلوات خداوند بر آنان بادبا تشکر از شما : مدیریت وبلاگ
چرا ساده ننویسم برای بزرگداشت چیزهای ساده‌ای که روزانه
بارها نگاه‌شان می‌کنم، و شاید کسی نبیندشان؟ من که مامورم به نوشتن و خلاص من
آنجا بوده. پس وامدار نوشتنم؛ بی منت.
چه می‌خواستم بگویم؟ آها. همین که رها شده‌ام. قدرتی یافته‌ام گریزان
در این رهاشدگی، با حزنی که ردش را بگیری هزاران کیلومتر پشت سرم رد قدم گذاشته
است. همین روزانگی که برای من ساده نیست. برای من به عادت نمی‌گذرد حتی وقتی به
عادت، آ ن‌ را به خودم تحمیل می‌کنم و زجر می‌کشم. بی
این  قـافـله  عـمر  عجب می گذرد
دریاب دمی که با  طرب  می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر  پیاله  را کـه شب می گذرد
 
 
روزیست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد
ابــر از  رخ    گـلـزار  هـمـی   شـوید   گـرد
بـلـبـل   بــه   زبـان   پـهلوی  بـا   گـل   زرد
فــریـاد  هـمی  زنـد  کــه  مـی  بـایـد   خـورد
ادامه مطلب
با سلاملطفا برای شرکت در کلاس آنلاین استاد خیرخواه (محیط جدید آزمایشی) از لینک زیر استفاده کنید:
https://www.skyroom.online/ch/masavari/qoran
توجه : نام کاربری و رمز هر دو شماره موبایل شماست.لطفا اطلاع رسانی نمایید   شنبه و چهارشنبه ساعت 10 صبحالبته فعلا شماره دوستانی که داشتیم را اضافه کردیمدوستانی که فعلا در لیست هستند 
ادامه مطلب
بشدت حس غرور و حسادتم گل کرده از اینکه اینقدر بیکارم و همش انلاین نه اینکه اصلا کاری نداشته باشم ولی کارامم اونقدر نیس که کاملا وقتم پر کنه.
باید برنامه بچینم و برنامه ام با هر چیز اضافی هس پر کنم دلم نمیخواد همش بی جهت انلاین باشم...
نتم تموم شده و فعلا تا مدتی نت نمیخرم تا یکم عادت کنم به استفاده کمتر از شبکه های مجازی.
از خالی بودن تایمم بدم میاد درجریانید که؟ 
همین الان برنامه ریزی میکنم براش... 
یکی از بچه ها تو کامنت ها گف هدف بساز برای خودت
پیش‌بینی قیمت خودرو در شب عید
امیر‌حسین کاکایی کارشناس خودرو در پیش‌بینی درباره قیمت خودرو گفت:
▪️چنانچه دولت این هیجان مبنی بر حذف دو خودرو پراید و 405 را مدیریت کند ممکن است تا پایان سال با یک آرامش نسبی در بازار خودرو مواجه باشیم در غیر این صورت قیمت خودرو در شب عید گران خواهد شد.▪️کاکایی در ادامه اظهار کرد: فعلا صنعت خودرو در یک دو قطبی قرار گرفته، برخی بازیگران باعث شدند که دوباره قیمت خودرو در بازار گران شود. به عنوان مثال قیمت پراید
الحمدالله رب العالمین ویزای اربعین هم برداشته شد توسط دولت محترم عراق . البته فعلا فقط مخصوص زائرین محترم ابران هست . و زائرین مهاجر افغانستانی که مقیم ابران هستند فعلا از این دسته مستثنا هستند. ان شاالله خود حضرت ارباب حسین ع کارشون رو راه بندازه . 
انشاالله تمام تصحیلات ایرانیا برای مهاجرین عزیز فراهم بشه . 
الحمدالله رب العالمین ویزای اربعین هم برداشته شد توسط دولت محترم عراق . البته فعلا فقط مخصوص زائرین محترم ابران هست . و زائرین مهاجر افغانستانی که مقیم ابران هستند فعلا از این دسته مستثنا هستند. ان شاالله خود حضرت ارباب حسین ع کارشون رو راه بندازه . 
انشاالله تمام تصحیلات ایرانیا برای مهاجرین عزیز فراهم بشه . 
این روزها که باید آشوب باشم آرامم به بودنت 
آرامم به وعده هاى خدا
آرامم به اینکه او همه چیز است و دیگران هیچ 
آرامم که فقط محتاج اویم و از غیر بى نیاز 
این روزها دلم گرم است به سلام هاى صبحت و شب بخیر هاى شبانه ات 
این روزها سر خوشم از اینکه سراغم را راس ساعت هاى جفت مى گیرى 
این روزها حالم معمولى است دلم روشن است و چشمانم امیدوار به روزنه اى که از 
دور دست ها سو سو مى زند
این روزها مى گذرد اما ...
چیزى که باقى مى ماند مهربانى توست به مهربانویت 
چی
کتاب کلکسیونر عطر همین الان تموم شد. با خوندن قسمتی که مربوط به اشغال پاریس توسط آلمانی ها بود، به یه نتیجه رسیدم که توی یادداشت های گوشیم مینویسم و فعلا به دلایلی اینجا نمیذارم. 
کتاب خیلی قشنگی بود و درباره عطر و پاریس نوشتن خودش به تنهایی کافیه واسه جذابیت یه کتاب! اما داستان هم عالی بود و جدید. 
+این روزای عید اینطوره؛ صبحا کتاب روان درمانی اگزیستانسیال ، بعدش اگه عکاسی یا تصورسلزی واسه پیج باشه انجام میدم و پادکست های کسب. و کار برای بعض
اندر ماجرای ویروس کرونا ؛ جونم براتون بگه که خوشمون بیاد یا نیاد این ویروس مهمان ناخوانده ی همیشگی خواهد بود .شاید سال 2021 واکسن تولید و توزیع بشه و بره توی لیست واکسیناسیون منتهی برای همه .پس چیزی که فعلا باید خوب یاد بگیریم کنار اومدن با این هیولاست . تا بعدها که واکسن بیاد !داروی قطعی که فعلا نداره . قرص هایی هم که میگن در روند درمانی موثره  در دسترس همه نیست و ظاهرا فعلا یک دوز کاملش یک نیم سکه خرج داره . هزینه بیمارستان هم تا امروز دریافت شد
به جهنم که نیستی! مگر مغول ها یک قرن ِ تمام حمله نکردند؟ مگر نگذشت!؟ نبودن ِ تو هم می گذرد! به هیچ کجای جهان هم بر نمی خورد؛ فقط یک تکه از دل ِ من کنده می شود و از دست می رود! فدای سرت، مگر نه!؟ به جهنم که نیستی، کافه گودو هست، فرانسه با شیر، تابلوهای ساموئل بکت، ماشین تحریر شکسته و خرابِ آن گوشه هستند؛ می شود بنشینم پشت یکی از میزها و شعری خط خطی کنم بر کاغذی! به جهنم که هرگز این نوشته را نمی خوانی! ژوزف تورناتوره و جیم جارموش اصلا همه ی فیلم هایشان
ظهر ها که میشه از ساعت حدود یازده تا دو و نیم سه خیلی حالم بد میشه ..یک هجمه ای از ترس و تشویش و اظطراب بهم رو میاره که واقعا حالمو بهم میزنه این وضعیت .. ولی چاره ای نیست.. و من باید مدارا کنم با این موضوع.. الان که ساعت سه شده حالم بهتره و دنبال راهکارم برای بهتر شدن وضعیتم..فک کنم اگه بنشینم وویس ها مو کامل کنم و بره کنار استرسم کمتر بشه.. در مورد اینکه فکر اون دختره «ز» عوضی و دوست بدتر از خودش که حجم ترس و اظطراب رو هر سری با فکر کردن بهشون متحمل م
چند وقته که حالم اصلا خوب نیست. این روزا حوصله هیچی رو ندارم
 خسته‌ام از این شرایط مسخره که توش گیر کردم
حس و حال درس و دانشگاه رو که اصلا ندارم و بیشتر کلاسام رو نمیرم
فعلا فقط دارم ورزشمو ادامه میدم و البته به خاطر شرایط بد زندگی خوابگاهی خیلی اذیت میشم،میخواستم بهمن برم مسابقه اما دیدم با این اوضاع زندگی فعلا بیخیال مسابقه باشم سنگین‌ترم 
 
امروز ساعت هفتو نیم هشت بیدار شدم. دیگه نشستم پای کارم. تقریبا بیشتر کارامو انجام دادم یکی دوتا غیر از کتاب خوندن مونده. البته کتابم کلی جلو بردمشا. سعی کردم بفهمم بیشتر شاید تند پیش نرم اما میدونم تا شب کلی میشه. همین. فعلا کنج دنجم بالکن به خصوص که مرتبشم کردیم نمای زشتیم نداره. هرچند گرمه هوا اما چون سایه است اونجوری حس نمیشه یه گهگداریم یه نسیمی می وزه. همین براخودم خلاصه هم بر میدارم اما خلاصه ای که کلش هست :/ فکر کنم کتابو بخونم سنگین تره د
از آخرین باری که اینجا تصمیم به مطلب نوشتن گرفتم حدود یازده ماه می‌گذرد!
راستش اگر آن موقع به من می‌گفتید که این خیالات در ذهنت خیالات خامی هستند که قرار نیست به این زودی ها جامه‌ای بر تن کنند حرف‌تان را باور نمی‌کردم اما اکنون چرا...
این چند وقت از بس از مطالعه و کتاب خواندن دور افتاده بودم که گاهی از دست خودم عصبانی می‌شدم و بد و بیراه حواله‌ی خودم می‌کردم.
خلاصه این قرنطینه هم محاسنی دارد، یکی‌ش همین وقت‌های آزاد که می‌توان از آن‌ها
حال دلم خوب است یا نه؟نمی دانم،شاید تنها چیزی که می دانم این است که می گذرد...شاید حتی آن را هم نمی دانم،می گذرد یا نه؟خنده ها،گریه ها،باور ها،دوستی ها،دوست داشتن ها،عشق ها،معرفت ها،زندگی ها آمدند و رفتند...تنها چیزی که آمد و نرفت "من" بودم...دلم تنگ شده،نه برای شخصی،نه برای مکانی و نه حتی برای زمانی،حتی این را هم نمی دانم دلم برای چه چیزی تنگ است...گمراهم...سرگردانم...گم گشته ام...من...خود را...گم...کرده ام!!!
آدمی در درونم گیر افتاده،حسی درونم به بند
از دیروز جادویی‌ باید بنویسم، که م پیام دلتنگی داد، اینکه همه‌ی ساعت‌های روز به تو فکر می‌کنم و ح که شرط رفاقتم را که گذاشته بودم برآورد. بله دنیا کرنشی به سویم کرد و این تصور را القا کرد که دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور. اما راستش نه که من آدم بدبینی باشم منتها تجربه‌ام چیز دیگری می‌گوید. تجربه‌ام می‌گوید پسِ هر خوشی زهر هلاهلی‌ست و لذا دلخوش نشو که دائما یکسان نباشد حال دوران خر نشو. فعلا که هرکداممان در سویی هستیم و مشغولیم و هیچ
میخواستم برایت بنویسم دوستت دارم!بنویسم نبودنت دارد نابودم میکنددارد مثل موریانه میخوردمدارد تمامم میکند!میخواستم برایت بنویسم این روزها بی تو نمی‌ گذرد،بی‌تو اصلا هیچ چیز نمی گذرد،برمیگردد به عقب و جایی میان بودن هایت مکث می کند.بعد می رود روی دور تکرار و هر روز تکرار میشودو تکرار می شودو تکرار می شود!آنقدر که فکر‌ میکنم هستیبا تو میخندم،با تو میرقصم،با تو خاطره میسازم...میخواستم برایت بنویسمرفتنت رفتن تو نبودتو مرا هم با خودت بردی”م
داستان اینجوریه که فعلا با وجود یه عالمه حرف برای گفتن و پست گذاشتن دلمون به فعالیت نمیره!نمیدونیم چرا ولی اتفاقیه که افتاده...شاید تا مدتی پستی گذاشته نشه ولی اینجا فعاله و نظراتت و گپ و گفت های دوستان طبق روال سابق پاسخ داده میشن و برقراره:)دوست داشتید به کتابخونه تعاملی هم سر بزنید و کار رو بگیرید دستتون تا من  بیام پست بذارم:))) 
برای همه نوشتم و بی اون که خبر داشته باشند براشون قصه بافتم.
اما برای تو نه. هیچ وقت ننوشتم و فعلا هم نمی نویسم.
نه این که حرفی نباشه. 
اما حس تلخی این فکر که یه روز تو هم نباشی و من بعد تو این نوشته ها رو بخونم خیلی بیشتر از بقیه وقتاست. 
شاید هم به خاطر این امید لعنتیه. امید به این که یه روز کنار خودت بشینم و این حرفا رو بزنم. تو چشمات زل بزنم؟ نه نمی تونم :)
تو هم سکوت کردی و من از پس این سکوت هنوز آرامشت رو حس میکنم. کاش این آرامشت برای هیچ کس دیگه
استاندار خوزستان با اشاره به تعطیلی ۹ شهرستان خوزستان برای جلوگیری از شیوع کروناویروس، گفت: فعلا لازم نیست که در ورودی شهرها ممانعت شود اما اگر نتوانستیم شرایط را کنترل کنیم، محدودیت‌های بیشتری اعمال می‌کنیم.
---http://net3nter.blog.ir
مشاهده مطلب در کانال
روز‌های زندگی‌ام گرم می‌گذرد با تو، به گرمای لحظه‌هایی که تو در آغوشمیبا تو گرم هستم و نمی‌سوزد عشقمان،‌ ای خورشید خاموش نشدنیهمچو یک رود که آرام می‌گذرد، عشق ما نیز آرام می‌گذردو تویی سرچشمه زلال این دل، ساعت عشق‌ ما تمام لحظه‌های زندگی استثانیه‌هایی که پر از عطر و بوی عاشقیست‌
 
ای جان منمهربانی و محبت‌هایتوفاداری و عشق این روزهایتامیدی است برای خوشبختی فردایتمی‌دانم همیشه همینگونه که هستی خواهی ماندمثل یک گل به پاکی چشمهایتب
این روزها با معضل بیماری و یا میکروب کرونا  که برای همه زبان زد و ترسناک شده است به ایده ای می پردازم بسیار مهم که سالهاست خودم با ان  امیخته شده ام . 
با توجه به لوازمی مثل قیچی , شانه , پیش بند و دستهای الوده و محیط شلوغ ارایشگاهها  که عامل اصلی میکروب و ناقل  بیماری ها  می باشند . چرا که نه  ارایشگر خودتان نباشید  . در یکی از روزها , حدود هشت سال قبل که برای اصلاح به ارایشگاه رفته بودم  شلوغی ارایشگاه  عذابم می داد و تایم زیادی از روز هدر می
در گلخانه های تک واحدی عرض گلخانه حدود ۸ تا ۱۱ متر و طول آن حدود ۶۰ تا ۴۰ متر انتخاب می شود و در گلخانه های چند واحدی عرض هر دهانه حدود ۸ متر و طول هر دهانه ۳۰ تا ۴۰ متر است .
آموزش و روش ساخت گلخانه
ابعاد گلخانه و بایدها و نبایدها
ابعاد گلخانه :
در گلخانه های تک واحدی عرض گلخانه حدود ۸ تا ۱۱ متر و طول آن حدود ۶۰ تا ۴۰ متر انتخاب می شود و در گلخانه های چند واحدی عرض هر دهانه حدود ۸ متر و طول هر دهانه ۳۰ تا ۴۰ متر است .
ادامه مطلب
 
 
امام علی (ع) : با مردم آنچنان معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزد و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند.
 
 
*میلاد امام علی غلیهم السلام آغازگر اشاعه عدالت و مردانگی و معرفت والاترین الگوی شهامت و دیانت ، بر عاشقانش مبارک باد*
 
 
{هیئت رهـــــروان شهدا شهرستان دزفــــول}
 
 
لینک کانال هیئت در برنامه ایتا:
 
http:\\eitaa.com\rahrovan_dez
خواهرم پیغام داد که همکارش گفته اگه میخوام میتونم به عنوان معاون شیفت عصر برم کار کنم تو مدرسه ش.
شنبه تا پنجشنبه، ساعت 5 عصر تا 9 شب، ماهی 450 تومن.
 
جدای اینکه مبلغش خیلی کمه، اونم برای کسی که دو سال پیش ماهی 1.5 حقوق می گرفته(اگه تو اون کار می موندم الان حدود دو تومن می شد احتمالا)؛ دو تا هم امتحان سنگین دارم.
تازه هزینه ی رفت و آمد فقط 300 تومن میشه و عملا چیزی نمیمونه.
با آقای محترم و مامان مشورت کردم و خب خلاصه که ردش کردم.
این همه سختی کشیدم اینم
واقعیت اینه که من آدم قشنگی نیستم. حرفها و حرکات و تفکر قشنگی ندارم، من یه آدم معمولی‌ام که هیچی ندارم منتها از ادا درآوردن هم حالم بهم می‌خوره. من میان‌مایه و متوسط الحال و حتی پایین تر از این حرف‌هام و تو ۳۵ سالگی توان ادا درآوردن واسه یه پسربچه‌ رو ندارم که خوشی و موسیقی و پیانو و ورزش و و و زده زیر دلش و داره ادای غمگینا رو در میاره معیارمم اینه که اگه غمگین واقعی بود دنبال غمگینا نمی‌گشت ... حالا ... قضاوتم اینه فعلا... و من نمی‌خوام تو ۳۵
آدم به سن من که می رسه، ناخودآگاه تبدیل می شود به جمع آوری کننده انواع کلکسیون ها. یعنی، من که خودم همینطور بوده ام. الآن که فکرش را می کنم، اگر خانومم نبود تا حالا این کلکسیون ها بزرگتر و ارزشمندتر هم شده بودند.
از انواع کلکسیون هایی که دارم، یکی دم دست ترش انواع کارت های تبلیغاتی دوستان و همکاران هست که حدود 200-300 تا از سال های 1340 به این طرف هستند و از دیگه انواع ماشین اسباب بازی هست که اون ها هم قدمتی در همین حدود دارند. امروز، برای شما یک عکس ا
این پست نیاز به زمان داره تا تکمیل بشه و بخاطر همینم گفتم که لازمه من یک هفته نسبت به دوستان جلو باشم اما ماه اول رو بذارید آزمایشی جلو بریم تا کارها رو روال بیفته و بدونیم که چند چند هستیم.فعلا" فایل های صوتیش آمادست که براتون میذارم.
 
+(البته اینم بگم که در استفاده از فایلهای تکمیلی خودمم مردد هستم و میترسم با اضافه شدن اون به هیچکدوم نرسیم بخاطر همین فعلا رو همین نصرت آزمایشی بریم جلو تا یه جایی برسیم )
 
دانلود فایلها
فایل درس 1-3 نصرت
2390 - «شیرین عبادی» دلال حقوق‌بشری و مدعی
آزادی‌بیان که به‌دلیل تبلیغ و اشاعه سیاست‌های کشورهای غربی برنده جایزه
نوبل شده بود، خواستار تحریم رسانه‌های غیرفارسی‌زبان صداوسیمای ایران شد و
گفت: “ممنوعیت استفاده از این شبکه‌ها، باعث قطع شدن بلندگوهای تبلیغاتی
ایران خواهد شد!”منبع: www.yon.ir/mzdr66
دانلود فایل اصلی
همم
خیلی وقت است گذشته. من دیگر احساسی به او ندارم. فقط حسرت روز هایی که بخاطرش هدر دادم مانده، و تمام احساسات با ارزشمندی که بیهوده به پایش ریختم. گاه گاهی سر میزنم به پیجش. او همچنان با شیرین قصه هایش است. خوشحالند؟ به نظر می رسد. خوب‌ است. خوشحال باشند فعلا. کارما منتظرشان است. من کینه به دل نگرفتم اما کارما کینه ایست.
اشتباه خوب من، همانی که چشم هایش جادوی سیاه دارد، ان هم تمام شد. نمیدانم چرا. ولی دیگر تمام شد.
من هستم فعلا و یک تازه واردی که
نایب رئیس فدراسیون فوتبال بانوان از عدم بودجه جایزه رقابت های تیم های فوتسال بانوان آسیا علی رغم اینکه 2 سال می گذرد و خواستار این بازی شد ، انتقاد کرد.
به گزارش نت سنتر ، تیم فوتسال بانوان ایران در تاریخ 12 مه 1997 برای دومین بار پیاپی قهرمان آسیا شد. پس از این اجرا ، تصمیم گرفته شد که فوتبال به اعضا بپردازد ملی با 22 میلیون تومان ، اما صرف نظر از این که دو سال از قهرمانی می گذرد ، هنوز این جایزه پرداخت نشده است و اعضای تیم ملی بار
حقیقتش را بخواهید این دلگیری غروب جمعه غالباً برای من معنا ندارد. یعنی برایم همان‌فدر شیرین و سریع می‌گذرد که ۵ روز تعطیلیِ عید نوروز. یعنی تصور بگنید بعد از ۶ روز کار سخت و زیاد تنها حدود ۱۴ ساعت فرصت دارید تا کمی با فراغ خاطر بیشتری به هر چیزی که دلتان می‌خواهد فکر کنید. حال ممکن است این فکر، فکر به کار باشد، به غم‌هاتان باشد یا اصلا به هرچیز دیگر. مهم این است که با فراغ خاطر است. فرقی هم نمی‌کند که هفت صبح بیدار شوید تا ۱ بعد از ظهر. مجددا ف
روزگار طاعونه؟ چرنوبیله؟ جنگه؟ چیه؟
 
خدایا طاقت گذروندن این روزها رو بهمون بده. 
حرف خیلی زیاده درمورد کرونا و هلند و اروپا و شوک ما از مدیریت بحرانشون و ... . ولی فعلا حوصله‌ای نیست. فعلا سینه‌م تنگه. قرنطنیه خونگی و ورک فرام هوم واسه کسی خوبه که تنها زندگی نکنه. برای من دوراهی انتخاب بین کرونا (اگر برم بیرون) و افسردگی (اگر بمونم خونه)ه. 
 
دلم میخواست اونایی که وقتی اسم ایرانو میشنون میگن ها؟ عراق؟ بالاخره اسم ایرانو یاد بگیرن. ولی دلم نمیخ
از اول امتحانا عین این دیوونه ها بعد هر امتحان، اون امتحانو از برگه ی برنامه ی امتحانا خط میزنم؛ سپس تعداد امتحانات باقی مانده رو به کسر تبدیل میکنم و بعد میشینم غصه میخورم :|
حالا تازه یه روش جدید در پیش گرفتم که تعداد روز های باقی مانده رو به کسر تبدیل میکنم. این لااقل بهتره چون به کسر ۱/۲ رسیدم فعلا D:
تازه هنوز کلی از امتحانای حفظی که کابوس من هستن موندن. ولی فعلا امتحان بعدی هندسس که با اینکه سخته ولی لااقل علاقه دارم. همین یه مزیته:/
پ.ن: برم
آخر هفته منتظر یه شات باوشید^^
بعد یه سوال! فیکو چجوری دوس دارین؟ پارت پارت بذارم یا میخواین کامل باشه؟
مورد اول،تا قسمت 6 داره فعلا(از اونجایی که پونصد تا فیک با هم دارم مینویسم یکیش فعلا فیکس شده)
و در مورد گزینه دوم،باید تا وسطای عید صبر کنین...lol
MangoCookies
(نویسنده وانشات saturday night)
پ.ن ددی: من خودم کاملشو ترجیح میدم:)
حقیقتش را بخواهید این دلگیری غروب جمعه غالباً برای من معنا ندارد. یعنی برایم همان‌قدر شیرین و سریع می‌گذرد که ۵ روز تعطیلیِ عید نوروز. یعنی تصور بکنید بعد از ۶ روز کار سخت و زیاد تنها حدود ۱۴ ساعت فرصت دارید تا کمی با فراغ خاطر بیشتری به هر چیزی که دلتان می‌خواهد فکر کنید. حال ممکن است این فکر، فکر به کار باشد، به غم‌هاتان باشد یا اصلا به هرچیز دیگر. مهم این است که با فراغ خاطر است. فرقی هم نمی‌کند که هفت صبح بیدار شوید یا ۱ بعد از ظهر. مجددا ف
خب دوستان هیچ خبر جدیدی هم راجب بازی نیست فعلا راکستار روزه سکوت گرفته و هیچ تغییر یا خبری راجب اینده بازی نداده سخت مشغول فیکس کردن باگ های pc هستش هر هفته بانتی لجند جدید میاد اونم چون تو سرور فیکس شده و دیتاش تو بازی هست لباس و اسب و وسایل جدید هم چیزی نیومده به محض انتشار خبری یا شایعه ای حتما داخل کانال میزارم چون ادمین نداریم برای پست گذاشتن های بازی مجبوریم فعلا با همین دیلی چلنج ها و یا اگه خبری بود کانال رو فعال نگه داریم خیلی ممنون که
می گذرد جمعه ها بی تو. در تقویم دلم، جمعه ها تعطیل نیست؛ بیا تا درِ تقویم انتظار را گل بگیری و رویش حک کنی: «تعطیل!». درِ این ویرانه، آقا! هنوز بر پاشنه می چرخد... .
می گذرد جمعه ها بی تو، این یکی هم پر زد و رفت؛ وقتی صاحب خانه ای نباشد، چرا لب پنجره، در انتظار دانه بنشیند کبوتر؟! آری! این جمعه هم پر زد و رفت... .
​​​می گذرد جمعه ها بی تو. کوچه پس کوچه های دلم، مثل لب های عمویت عباس (ع) ترک برداشته اند؛ نمیباری؟ بر این کویر سرد دلم نمیتابی؟ نمی خواهی گر
همانطور که در متن دیروز نیز گفته بودم، شاخص کل کار خود را با منفی شروع کرد و بعد از افت حدود 4000 واحدی، با افزایش تقاضا روبرو شدیم و در نهایت بازار کار خود را با رشد 2000 واحدی در شاخص کل به پایان رسانید. همانطور که بارها به موضوع ورود نقدینگی اشاره کرده ام، این موضوع مهم، فعلا تنها عامل ادامه روند صعودی بازار است که به دلیل حجم زیاد این نقدینگی، فعلا بازار فرصتی برای اصلاح نیز پیدا نکرده است. البته چند روزی است که میزان نقدینگی، به ثبات نسبی رسی
من فعلا رو ساعت هشت کوک شدم تا ببینم کی میتونم درستش کنم برگردم رو چهار. دیروز بعد این که نوشتم نمیتونم  کلی کار کردم فرانسوی خوندم کتابمو دست گرفتم. امروزم که از هشت نشستم پای کارم. کاش عقب موندگیمو جبران کنمو بهتر بشم. قرار شد با دوستام وسط هفته بریم نمایشگاه رو ببینیمو دیکه تنها نیستم برای دیدنش. خلاصه که همین. فعلا اخبار دیگه ای ندارم. بزن بریم که کلی کار رو سرم ریخته. دلم میخواد تلاشمو بکنم اگه شد که شد اگه نشد بیشتر تلاش میکنمو میگردم تا ا
چند دقیقه پیش از هم خداحافظی کردیم؛ بعد از اولین مکالمه تلفنی طولانی‌مان.  یک ساعت پشت تلفن صحبت کردیم و انگار تمام این ساعت به اندازه چند دقیقه کوتاه گذشت. و در عوض یک هفته از آخرین روزی که کنارم بودی، یک هفته از لحظهٔ عزیمتت می‌گذرد و انگار ماه‌ها گذشته است؛ سخت و دلتنگ. علی‌رغم تمام تلاشم برای گریه نکردن نتوانستم برابر دلتنگی‌ای که یکباره به قلبم هجوم آورد مقاومت کنم. من با اشتیاق تنگ در آغوش کشیدنت چه کنم محبوب زیبا؟ من با این عطش دیوا
چند ماه پیش که رایتینگمو به یه مصحح داده بودم، خیلی تعریف کرده بود و خب راضی بود از عملکردم
این شد که من حسابی غره شده بودم و فضای اتاق برای پرواز من کافی نبود
بعد از ازمون آزمایشی و نمره ی متوسطی که گرفتم، بر آن بر آمدم که اشکال کار رو در بیارم؛ با حالت اینکه اِ وا چرا اینطوری شد.
این شد که امروز در عرض 35 دقیقه یک رایتینگ 647 کلمه ای نوشتم و برای یه مصحح دیگه فرستادم
یک سری ایراداتی از من گرفته که خب بجاست. حدود نمره رو کمی بالاتر از متوسط و رو به
           زندگی زیبا و بسیار پر دغدغه است اگر اشکی داری آماده شو که فرو بریزی هنوز هنری خلق نشده که فکر تو را از روی زبانت بازسازی کند.
   در زندگی چیزی است که مدام با ما در حال بازیکردن است و این بازیکن چیزی نیست جزء زمان.
        زمان یکی از مهم ترین چیز ها در زندگی است و باید حتما قدر آن را  دانست. هیچوقت در زندگی سعی  نکنید کسی را موجب آزار و اذیت قرار دهید چون که نمی دانیم یک ثانیه بعد زنده هستیم یا مرده و نمی دانیم که زمین قرار است دوباره بچر
امروز برنامه اینه فعلا زبان میخونم انگلیسی چون تمتحان دارم یه چند ساعتی اینجوری میگذره بعدشم کتابمو میخونم با فرانسه. قول میدم زیاد نخوابم. هیچیم شبیه سونتاگ نیست. چه رویاها که داشتمو با این وضعیت عمرا بشه :(((( مائده لعنتی باید خودتو تغییر بدی. مهم نیست چقدر اوضاع مزخرفه و تو چه گرفتاری مسخره ای گیر کردی کاراتو باید تحت هر شرایطی انجام بدی حتی کم کم. خورد خورد. من میرم فعلا زبان میخونم شبم مینویسم چیکارا کردم امروزو روز اول در نظر بگیریم انگا
اتفاق برای تعریف کردن زیاده،اما راستش رو بخواید بدنم به حالت کارخونه برگشته و دوباره دوستان میتونن منو پانکو صدا بزنن،و چقدر خوشحالم که دیگه مجبور نیستم آلارم ساعت رو بذارم برای 6 صبح و با دیدن اون علامته که اعلام میکنه ring in 7 hours ناله کنان به تخت نمیرم.
به طور میانگین بخوایم حساب کنیم،از شنبه ی بعد کنکور تا الان،از 24 ساعت شبانه روز من شاید 6 الی 7 ساعت بیدار باشم،بقیشو خوابم. 
اون وقتایی هم که بیدارم گیج خوابم:)))
هیچ برنامه ی خاصی فعلا برای گذر
دیروز اولین روز بازار بود...
برای من نه بد و نه خیلی خوب...
اواسط اسفند وضعیت بازار بد شد و تا حدودی همچنان ادامه داره...
خدا رو شکر توی همون شرایط هم + بودم... ولی احتمالا خیلیا بدبخت شدن!
یه نکته مثبت پرتفوی من این بود که حسابی متنوع بود... بخاطر همین خیلی ضرر نکردم.
یادم باشه هیچ وقت تک سهم نباشم!
امروز که فعلا خوبه... اما هنوز بازار به آرامش و ثبات قبل برنگشته... انگار ترس هنوز توی دلشه ولی سعی می‌کنه خودشو آروم نشون بده!
ــــــــــــــــــــــــــ
در آمریکا چه می گذرد؟
در جهان چه می گذرد؟
 
 
 
آقای
جوبایدن ! یکی از خصوصیت های  اساسی امروز ایالات متحده آمریکا تکنولوژی
پیشرفته ولی مدیریت غلط است. آشفتگی و هرج و مرج در سراسر جامعه. چیزی که
در کشورهای بزرگ دیگر مانند
ادامه مطلب
بعد از مدت ها اومدم بیان! حدود دو سال بود که میخواستم یه فضایی برای ثبت این روزهای زندگی داشته باشم و انتخابم همین جا بود اما هی نمیشد. وبلاگ خوانی من فک کنم از سال ۹۳ شروع شد نمیدونم چرا این کار تو اون دوره واسم شدیدا جذابیت داشت، از وبلاگ کنکوری ها (چون کنکوری بودم! یه دوره کنکوری پرحاشیه) بگیر تا وبلاگ دکترا و دندونپزشکا (یادمه دنبال انگیزه بودم واسه ادامه!:)) ) تا وبلاگ پاسخ به سوالات شرعی:)) و برو تا انتها. اتفاقات زیادی افتاد که حالا میخوام ق
امروز روز شلوغی بود. درگیر یسری مسائل بودم هیجان زده ام کرده بود. فعلا نمیتونم بگم چی بود. ولی من خیلی خوشحال شدم ازش. امروز زبان بیشتر از کتاب خوندم فکرم مشغول بود و نمیتونستم درست تمرکز کنم.  اما کار کردم الان دوباره میشینم پاش تا کی طول بکشه نمیدونم. همین. با مها شام گرفتیم دو تایی خوردیم. مامان بابا نبودن خونه. دلم برای با مها بودن تنگ میشه. هرچند که هست. ما تازه خوب شده بودیم ا هم دیگه هم پا ندارم با هم بریم انقلاب وصال کتاب فروشی مولی. یا کل
انتشارات موزه کندلوس:
این مجموعه در زمینه اشاعه و گسترش فرهنگ ایران زمین سالیان درازی است که به چاپ و نشر کتب گوناگون ،فیلم،سی دی و وسایل آموزشی گوناگون مشغول میباشد و دراین راستا توانسته است جایگاهی در خور در فرهنگ ایران برای خود بیابد.
 
سلام،راستیتش این پست نوعی اطلاع رسانی هست که دوتا قضیه مطرح میکنه:)
١.اگر دوست داشتید نگاهی به "کتابخانه تعاملی" بندازید و توضیحاتش رو بخونید...شاید خوشتون اومد و توش فعالیتی کردید.
٢.چن وقتی بود که غلاقمند بودم در قالبی دیگه شروع به نوشتن بکنم ولی خب نمیدونیتم وبلاگ جدید میتونه راهگشا باشه یا نه...برای همین فعلا یک پیج اینستاگرام زدم و توش نوشته هام رو گذاشتم...هرچند فعلا در پست گذاشتم ولی اگر دوست داشتید میتونید نگاهی هم به اونجا بندازید:)
آی
دوست عزیزی که برام کامنت داده بودین  که نوشته های منو میخونید و بعضی از اون ها رو نگه داشتین که دیدتون به زندگی بهتر از اینی که هست بشه . میخوام بگم اول صبحی خیلی خوشحالم کردین . خیلی :)) راستش دست و دلم به نوشتن توی اون یکی وبلاگ نمیره . میدونین عین یه دختر بچه -حال الانم- که دست و پا میزد که مستقل بشه و بره دور از خونه زندگی کنه ولی  الان دلش تنگ شده برای خونه . باید بگم منم به شدت دلتنگ اینجا شدم با اینکه چند وقت قبل گفتم اینجا غریبه س برام ولی به ش
خوب باید بگویم که هنوز کتابم را تمام نکردم!
چرا؟
چون وقتم را صرف کارهای بیهوده کردم و اگر بخواهم دقیق تر بگویم مشغول اینستاگرام و فضای مجازی بودم .دارم به این موضوع فکر میکنم که چطور زمان کمتری برای اینستاگرام بگذارم در حالی که هر روز بیشتر از روز قبل به آن وابسته میشوم .چند راهکار ساده دارم که تصمیم دارم آنها را عملی کنم ,مثلا چند روز پیش که سرم بشدت شلوغ بود حتی وقت نکردم روی دکمه اتصال اینترنت کلیک کنم.
و تا دو روز بعد فقط در حدی که گروه کلاس
به شکل عجیبی افسرده‌ام. نمی‌دونم چرا چنین کاری رو با این بچه‌ی احساساتی کردم؟ مح خیلی حساس و احساسی و من با ابراز عاقه بهش یه جورایی خیانت کردم به احساساتش. الان رفته و من نگرانم البته میدونم اونم مثل من ادا درمیاره اما نگرانم می‌کنه که نسبت به آدمها بدبین بشه، این خیلی برام سنگین و سخته. 
افسرده‌ام و هیچ کاری، دقیقا هیچ کاری نمی‌کنم. نشستم با موبایل ور میرم، می‌خوابم و کلا حال هیچی رو ندارم. پروژه‌های تحقیقی، دکتری و آی‌پی‌ام و کلا همه
الان دو روزه بذرهای پریوش رو گذاشتم تو یخچال که سرمادهی بشن. امیدوارم زیاد نشده باشه و سبز کنن. امروز گلدون سفیدی که قبلا توش محبوبه شب بود رو در آوردم خاکش رو زیر و رو کردم . فعلا که وسایلم محدوده و از همین چیزایی که تو خونه داریم استفاده میکنم یعنی یه چنگال و چاقو و قاشق و دستکش‌های ظرفشویی کهنه (که هر دوتاشونم مال دست راست هستن).
خاک رو گذاشتم خوب آب بخوره واسه همین فعلا نمیتونم از حموم خودم استفاده کنم چون گلدونم اونجاس و یه کثافت‌کاری‌ای
چرا فیلم «غلامرضا تختی» نفروخت؟

از 25 اسفند 97 تاکنون سینمای ایران با
اکران هفت فیلم کم‌وبیش حدود 47 میلیارد تومان فروخته. سه میلیون و 500 هزار نفر
سینما رفته‌اند که سهم فیلم «غلامرضا تختی» حدود 66 هزار نفر است و این فیلم خوش‌ساخت
بسختی دارد خودش را به مرز یک میلیارد تومان فروش می‌رساند[1]. این در حالی است که حدود یک
میلیون و 700 هزار نفر به سینما رفته‌اند برای دیدن «رحمان 1400» و این فیلم در
حالی دارد از مرز 22 میلیارد تومان فروش می‌گذرد که تازه ار
اتاق رو تحویل گرفتم و هنوز وسایلم رو مرتب نکردم، چون فضایی برای مرتب‌کردن وسایل، وجود خارجی نداره :|
شام ندارم. نه امشب و نه فردا شب. و احتمالا می‌دونین که چقدر آشپزیم خوبه؟ بله، به همین علت، کیک و آبمیوه گرفتم و الان گرسنه‌م هست، ولی دلم نمیاد بخورمشون. چون تنها اندوخته‌ی غذاییم هست فعلا! منتظرم به مراحل سخت‌تر گشنگی وارد بشم و بعد ببلعمش! 
اگه زنده موندم، میام و پشت‌پرده‌ی پسرای اتوکشیده و خوشگل دانشگاه‌های مملکت رو بهتون نشون میدم تا
کمی از به دنیا آمدنمان گذشته ...
دیگر آنقدرها با خود ناگفته داریم که شروع کنیم به دنبال زندگی گشتن به خیال خود هر ثانیه و هر لحظه ای که می گذرد یک قدم دیگر به یافتنش نزدیک تر می شویم و اینکه گهگاه آن روی خوشش را هم به ما نشان میدهد بر پای این خیال دروغین تصدیق میزند. رو به زندگی و پشت به دنیا زمان دارد برای ما می گذرد و ما هنوز هم محتاجیم به زمان که ببینیم چیزی که هر روز و هر لحظه به آن نزدیک میشدیم مرگ بود، نه زندگی.
آن لحظه است که با خود می گویی: د
کمی از به دنیا آمدنمان گذشته ...
دیگر آنقدرها با خود ناگفته داریم که شروع کنیم به دنبال زندگی گشتن به خیال خود هر ثانیه و هر لحظه ای که می گذرد یک قدم دیگر به یافتنش نزدیک تر می شویم و اینکه گهگاه آن روی خوشش را هم به ما نشان میدهد بر پای این خیال دروغین تصدیق میزند. رو به زندگی و پشت به دنیا زمان دارد برای ما می گذرد و ما هنوز هم محتاجیم به زمان که ببینیم چیزی که هر روز و هر لحظه به آن نزدیک میشدیم مرگ بود، نه زندگی.
آن لحظه است که با خود می گویی: د
سلام دوستان
از آنجا که شاید این آخرین مطلب در این صفحه باشد دقیقا نمیدانم که چه بگویم
اما تا آنجا که میتوان گفت باید بگویم حکم فعلا این است
نمیدانم تا چه موقع اما بهترین فکری که تا به حال در مورد خود کردم این است
شاید در شرایط بهتر همه چیز متفاوت بود اما فعلا کاری نمیتوان کرد
(همونی که خودت میدونی عاشقتم:)
حلال کنید
یاعلی
خدانگهدار...
شاخص کل با رشد 2383 واحدی خود در روز گذشته، در آستانه ورود به کانال 347000 واحدی قرار گرفت. به خاطر دارم که ماه ها قبل، عده ای که خود را کارشناس اقتصادی مینامند، بارها و بارها از حباب در بورس تهران خبر دادند. خوشحالم که گذر زمان، عیار این کارشناسان را مشخص کرد. اما دوباره با رشد قیمت ها در بورس، مجددا همان کارشناسانی که فریاد یا شاخصا! سر میدادند، مجددا به صدا در آمده اند. البته که قرار نیست شاخص کل بدون توقف تا سقف آسمان صعود کند!، اما این عده که قطع
حالم اصلا خوش نیست و شاید هم خیلی بد،
و میدانم که خوش نمی گذرد،
 ولی میدانم که حتما
می گذرد ,
 کوره راه زندگی
پر است از خوشی ها و ناخوشی ها
اما حتما میگذرد،
چه خوشی ها بودند که سراسر وجودمان را پر از نشاط و شادی
کردند ولی رفتند،
و چه ناخوشی های بودند که از فرط سختی اش  و چه غم هایی بودند که از فرط غصه اش و چه رنج ها
بودند که از سختی تحملش و چه نامرادی ها بودند که شاید باورمان نمی شد که این هم روزی
می گذرد ودیدیم که گذشت،
یادمان باشد کودکی بودیم که
هوالحکیم
«سبک زندگی اسلامی»چند سالی است در ایران اسلامی مطرح شده و بیش از هر کس رهبر فرزانه انقلاب به گفتمان سازی دراین موضوع مهم اهتمام داشته است.رسیدن به سبک زندگى مطلوب اسلام و ارزیابى سبک زندگى موجود در جوامع مسلمان در گرو دانستن شاخص هاى زندگى اسلامى است. معظم له در سخنرانی ها و بیاناتشان به صورت هدفمند و مهندسی شده موضوع سبک زندگی را تبیین نموده اند.کانون فرهنگی تبلیغی اندیشه فردا با هدف دفاع از اصول اسلام ناب محمدی ص ، نظام مقدس جمهو
بالاخره بعد از ماه ها تاخیر، شاهد یک عرضه اولیه در بازار بودیم. عرضه نماد فروی که اگرچه نقدینگی کمی نیاز داشت، اما حداقل آماری دقیق تر از کدهای بورسی جدید و فعال را در اختیار ما قرار میدهد. در این عرضه اولیه، حدود یک میلیون و دویست هزار کد معاملاتی حضور داشتند. این یعنی، در همین چندماه گذشته، حدود 300هزار نفر به فعالان بورسی اضافه شده است. باید ببینیم که این وزود نقدینگی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت. چون فعلا تنها عامل رشد قیمتها، همین سیل نقدی
حدود چهار ماه از استعفای عادل عبدالمهدی از سمت نخست‌وزیری عراق در پی اعتراضات مردمی می‌گذرد و این کشور همچنان بدون نخست‌وزیر است.
دیروز پس از آنکه عدنان الزرفی نیز از تشکیل کابینه انصراف داد، مصطفی الکاظمی از سوی برهم صالح؛ رییس‌جمهور عراق مأمور تشکیل کابینه گردید. پیش از الزرفی نیز توفیق علاوی مأمور تشکیل کابینه شده بود که او نیز در موعد مقرر موفق به تشکیل کابینه نشد. بدین ترتیب الکاظمی سومین گزینه برای تشکیل کابینه پس از استعفای عادل
به چشمانت خیره می‌شوم.می‌خواهم بفهمم درونت چه می‌گذرد.می‌گویند چشم‌ها دریچه‌ای به روح آدمی‌اند.اما هرچه بیشتر زمان می‌گذرد بیشتر چیزی نمیبینم.در چشمانت خبری نیست و می‌دانم این یعنی خیلی دور شده‌ایم.آنقدر دور که دیگر نمی‌توانم بفهمم درونت چه می‌گذرد.همه درها و پنجره‌هایی که به درونت راه دارند را بسته‌ای.
دیگر حتی مطمئن نیستم که اگر بدانم درونت چه می‌گذر اوضاعمان بهتر شود.هیچ موقع انقدر دور نبوده‌ایم و تلاش برای کم کردن فاصله بی‌
سرویس وبلاگدهی بیان چند ابزارک که خیلی کاربردی هستش رو فعال ( نذاشته ) نکرده. مهم ترین و کاربردیش بنظرم مطالب مرتبط هستش که برای یک وبلاگ خیلی مهم و مفید هست. در حال ایجاد روشی هستم که بشه این امکان رو فعال کرد.تا اینجای کار به مرحله نمایش مطالب مرتبط رسیدم ولی مشکل اینه که امکان نمایش تصویر مطلب مرتبط نیست!!! با بلاگ تماس گرفتم در این مورد فعلا که جواب ندادن.اگرم نشد تصویر فکر کنم نمایش تنها عنوان و لینک فعلا کافی باشه و من توو قالب های که منتشر
میگم کهههههههههههه، مخاطبین وبم کسی هست که دستی به قلم داشته باشه؟!اسم و فامیلمو به فارسی میخوام.کسی هست بتونه یه امضا هنری شیک بهم پیشنهاد بده؟کلی تمرین کردم فعلا هیچی به دلم نمیشینه ،اینم آیدی Hiiiiiss@
و اینم اولین طراحی بنده، یعنی عاشق معصومیت این بچم! هنوز کاملِ کامل نشده ولی فعلا همینو میذارم
​​
 
مثل وقتی بعد از شش روز کار کردن حق خودت می دانی جمعه ی تعطیل را تا ظهر بخوابی ولی از هفت صبح بیدار می شوی. چشم هایت باز است اما لجبازی می کنی. از این پهلو به آن پهلو در برابر بیداری ای که به تو هجوم آورده مقاومت می کنی. مدام نگاه به ساعت گوشیت می اندازی که عقربه ی کوچک برسد به عدد دوازده اما عقربه کوچک تازه رسیده به هشت. سر آخر خسته می شوی. پتو را کنار می زنی و با دست های آویزان و خسته تر از همیشه بلند می شوی.
مثل وقتی کشتی ات غرق می شود. تو می مانی و ی
وقوع مشکلات در دنیای این روزهای آدم ها با وجود پیشرفت های زیاد از نظر علمی می تواند یک یادآوری و هشدار باشد. اینکه بشر چقدر در برابر قدرت بی نهایت خدا ضعیف است. خدا می خواهد با بندگانش حرف بزند و به آنها بفهماند که اینقدر مغرور علم محدود خود نباشید. به راستی در دنیای امروز که 14 قرن از ظهور اسلام می گذرد چرا باید مردمانی وجود داشته باشند که سگ و گربه و خفاش می خورند؟! خدا در قرآن به بندگانش فرموده که به هرآنچه می خورید نگاه کنید و رعایت این امر
افراز چیست
افراز عبارت است از جدا نمودن سهم مشاع شرکا از یکدیگر، به عبارت دیگر تقسیم مال غیرمنقول مشاع بین شرکا به نسبت سهم آنها. برای نمونه، الف ۲ دانگ و ب ۴ دانگ از یک قطعه زمین را در مالکیت دارند. حال اگر الف بخواهد سهم دو دانگ خود را از زمین جدا کند و سهم خود را در تصرف داشته باشد و سهم وی از حال اشاعه خارج شود، به این عمل، افراز می‌گویند. افراز را به دو دسته تقسیم نموده‌اند: افراز اجباری یعنی افراز مال به موجب حکم دادگاه (یا تصمیم اداره‌ی ث
خدمت دوستان و بزرگواران عرض میکنم که به خاطر تغییر یه سری شرایط در محل کارم و کارهایی که در منزل انجام میدم... تمرکزم برای پاسخگویی به نظرات به شدت کاهش پیدا کرد... مخصوصا پاسخ نظراتی که باید با طمانینه بخونم و تحلیل کنم و پاسخ بدم... به شدت افت کیفیت پیدا کردن...
از قبل از عید هم در حال جمع آوری آمار موثرترین وبلاگها هستم... که هنوز تموم نشده... حدود 100 تا شون تا حالا احصا شدن...
امیدوارم کیفیت پایین پاسخ هام موجب کدورت و سوء برداشت نشه...
حتی ممکنه در

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برای روز مبادا